محمد نوری خواننده پیشکسوت به دلیل بیماری و وخامت وضعیت جسمانی شنبهشب در بیمارستان دار فانی را وداع گفت. وی در یکی از آخرین گفتگوهایش به ایسنا گفته بود: من هرگز خود را در اوج ندیدهام. با زیربنایی سست هم میتوان به اوج رفت، ولی ماندن در قله کار هر کس نیست، کار ما هم نیست؛ آن که به سرعت اوج میگیرد، با همان سرعت سقوط میکند. رمز ماندگاری در همین است که طوری باید به اوج رفت که بیبرگشت باشد."
سرانجام مردی که هرگز خود را در اوج ندید وحدود یک سال اخیر درگیر بیماری سخت و بدخیم شده بود دیشب به اوج پیوست.
رادیو کوچه در روزهای بیماری محمد نوری طی گزارشی درباره وی نوشت:
محمد نوری متولد ۱۳۰۸-فارغ التحصیل هنرستان تیاتر، و زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تیاتر از دانشکدهی علوم اجتماعی است.
نوری آواز را نزد خانم «باغچهبان»، و تئوری موسیقی را نزد «سیروس شهردار» و «فریدون فرزانه»، که از اساتید هنرستان عالی موسیقی هستند، فراگرفت، هر چند که خود نوری شیوهی آوازش را تاثیر پذیرفته از بافت و غنای اساتیدی چون «حسین اصلانی»، «ناصر حسینی»، و «محمد سریر» میداند.
دوران نوجوانی نوری در دههی بیست، برابر بود با آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی در میان مردم ایران، که بخشی از آن را میتوان متاثر از نشر و پخش وسیعتر موسیقی علمی و آثار فورکلور کشورهای مختلف جهان از طریق رادیو و صفحات گرامافون دانست. محمد نوری در همین سالها که مصادف با سنین نوجوانی او بود، با خواندن اشعار نوینی که بر روی نغمههای روز مغرب زمین و برخی قطعات کلاسیکِ آوازی سروده شده بود، کار خوانندگی را آغاز کرد. او طی سالهای بعد با تکیه به تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود توانست هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش ببخشد و با اجرای آثار اساتید بزرگ، فضای متفکرانهای به گونهی آوازی خویش بخشید، و به جایی رسید که آوازهایش طی پنج دهه در میان سه نسل، شان و اعتبار ویژهای کسب کرد.
در سال ۱۳۸۵، محمد نوری در آستانه ی ۷۸ سالگی، تندیس و لوح خود را به عنوان چهرهی ماندگار موسیقی ایران دریافت کرد؛ در این مراسم وی ترانهی «سفر برای وطن» را با شعری از «نادر ابراهیمی» اجرا کرد.
به گفتهی برخی کارشناسان حیطهی کاری محمد نوری تاکنون موسیقی اصیل ایرانی نبوده و شاید بتوان ترانههای او را گاهی به طور کامل «پاپیولار» (پاپ)، گاهی «فولکلور» (بومی/محلی)، و گاهی «تلفیقی» به طور مثال به نام «فولکلور-پاپ» نامید و البته گاهی نیز به صورت ارکستری کامل است. اما در مجموع از ویژگی های الکترونیک موسیقی در اکثر آلبوم ها استفاده کرده است.
درمورد ضرباهنگ اکثر ترانهها، میتوان گفت که محمد نوری به مصداق حد وسط ارسطو عمل کرده است؛ یعنی اکثر ترانهها از یک ضربآهنگ متعادل و آرامی برخوردار هستند و در هر آلبوم شاید یک یا شاید دو ترانه باشد که ریتم تندتری دارند و فضای شادابتری را ترسیم میکنند .
محمد نوری آنطور که از بررسی آلبومهایش برمیآید، هنرمندی صاحب فکر و اندیشه است. وجود بسیاری از آلبومهای او از جمله آلبوم «در شب سرد زمستانی» که کاریست بر روی اشعار «نیما یوشیج» با دکلمهی «احمدرضا احمدی»، و همچنین دو تک ترانه، یکی با شعری از «فروغ فرخزاد» و دیگری شعری از «سهراب سپهری»، نشان میدهد که نوری به شعر رویکردی اندیشمندانه دارد. وی در سایر آثارش نیز تا حد امکان ترانههایی را خوانده که از لحاظ بار و معنا مطلوب هستند.
نوری تنها خوانندهی ایرانیست که کار ترجمه و داستاننویسی هم داشته است و به گفتهی خودش در نگین، سخن، تکاپو، آدینه، دنیای سخن، سپید و سیاه ترجمه و حرف هایی داشته که مطرح کرده و همچنین ترجمههایی در سالهای دور نیز داشته است.
این هنرمند در حاشیهی سالهای پرتلاش، با اجرای بیش از سیصد قطعهی آوازی، تقریر و ترجمهی مقالات و سرودن اشعاری از ترانههای ماندگار، بیش از پیش خود را در دل مردم این مرز و بوم جا کرد.
خبرگزاری ایسنا از قول نوری طی مصاحبه ای درباره ی راز ماندگاریش نوشته بود: «من هرگز خود را در اوج ندیدهام. با زیربنایی سست هم میتوان به اوج رفت، ولی ماندن در قله کار هر کس نیست، کار ما هم نیست؛ آن که به سرعت اوج میگیرد، با همان سرعت سقوط میکند. رمز ماندگاری در همین است که طوری باید به اوج رفت که بیبرگشت باشد.»
برخی از آلبومهای نوری از این قرارند؛ «آوازهای سرزمین خورشید»، «جاودانه با عشق»، «شکوفه در شکوفه»، «در شب سرد زمستانی»، «دلآویزترین» و …؛ محمد نوری همچنین چند اجرا به نفع بیماران خاص نیز داشته است.
عطاءالله مهاجرانی در یادداشتی که در روزهای بیماری محمد نوری در جرس منتشر شد وی را شهریار آواز ایران خواند و نوشت:
"محمد نوری که هشتاد سالگی را پشت سر نهاده است، هنرمندی است تمام. صدای او و شیوه او ویژه اوست. صدایی که انگار نه از تارهای حنجره، بلکه از تار و پود قلب او می تراود و می جوشد. سال ها پیش در حضور محمد نوری همین نکته را گفتم: خواننده ای که با قلبش می خواند، با دلش زندگی می کند، استوار و سربلند و سبز.
محمد نوری همانند شجریان و ناظری آواز خوانان یک ملت بزرگند. صدای آن ها صدای یک ملت است. صدای شادمانی ها و اندوه سنگین و یا حسرت بزرگ ملتی که شادی را گم کرده است..."
جرس درگذشت محمد نوری را به همه ایرانیان به ویژه دوستان و خانواده اش تسلیت می گوید و برای آینده ایران هنرمندانی چون او را آرزو می کند.
به گزارش خبرنگار مهر، در این مراسم محمد سریر مدیرعامل خانه موسیقی در خصوص زندگی و ویژگیهای آواز او سخن خواهد گفت و در ادامه برخی از شاگردان او صحبتهایی درباره اخلاق محمد نوری و شیوه های آوازی این هنرمند پیشکسوت ایراد می کنند.در این مراسم محمد سریر مدیرعامل خانه موسیقی در خصوص زندگی و ویژگیهای آواز او سخن خواهد گفت و در ادامه برخی از شاگردان او صحبتهایی درباره اخلاق محمد نوری و شیوه های آوازی این هنرمند پیشکسوت ایراد می کنند.
0 جنبش سبز و نظرات رنگ وا رنگ شما:
ارسال یک نظر