با جو حاکمی که جز خشونت نمی‌فهمد چگونه می‌توان به سوگ عزیزان نشست؟

جرس: خانواده محمد منتظری، امروز در سالروز شهادت وی با اشاره به جفاهای رفته بر خاندان منتظری در سال‌های گذشته، اعلام کردند که به دلیل "وجود جو حاكمي كه جز خشونت و ارعاب نمي‌فهمد و‏ ‏نمي‌داند"، و برای جلوگیری از آزار و اذیت افراد شرکت کننده، از برگزاری مراسم سوگورای فرزند آیت‌الله منتظری خودداری می‌کنند.

به گزارش وبسایت رسمی آیت‌الله منتظری، خانواده محمد منتظری طی پیامی که به همین مناسبت منتشر شد، با اشاره به گفته‌ ای از محمد منتظری مبنی بر این که "اين انقلاب نيست‏ ‏كه فرزندان خود را مي‎خورد، بلكه فرصت طلباني كه در گذشته مخالف‏ ‏انقلاب بوده‌اند، لباس عوض كرده و فرزندان‏ ‏انقلاب را نابود می‌كنند" نوشته‌اند: او این حرف را زمانی گفت که هيچ‌گاه شاهد سيل تهمت‌ها و افتراها و تبليغات سوء عليه‏ ‏آيت الله منتظري نبود. او فجايع و مصائب 25 خرداد و 30 خرداد 1388 را‏ ‏نديد. او جنايات كهريزك را مشاهده نكرد. او زندانيان بيگناه و‏ ‏دادگاه هاي فرمايشي طاغوت مآبانه را نديد."

متن کامل این پیام به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحيم ‏

‏
اليس الصبح بقريب ؟!

‏
درخت تنومند تاريخ ريشه در خون به ناحق ريخته انسان هاي وارسته‏ ‏و آزاده اي دارد كه همواره با كژانديشي ها و ناراستي ها در ستيز بوده اند;‏ ‏گواه صادق اين مدعا، عاشوراي هفتم تيرماه 1360 است. در آن فاجعه‏ ‏خونبار، به يكباره هفتاد و دو تن از راست قامتان انقلاب به خون‏ ‏درغلطيدند، كه در ميان اين اسطوره هاي مقاومت و ستارگان تابناك‏ ‏آسمان ايمان و شهادت ، شهيد دكتر بهشتي و شهيد محمد منتظري را‏ ‏فروغي ديگر است.

‏ ‏شهيد محمد منتظري انديشمندي است كه در زمان خويش غريب بود‏ ‏و ناشناخته. او فراتر از دوران خويش مي‎انديشيد؛ و نگاه نافذش، حقايق‏ ‏نانوشته را در پس پرده هاي زمان به خوبي مي‎خواند؛ و اين جملات از‏ ‏دغدغه هاي هميشگي فكر و ذهنش بود كه:
‏ ‏

"مي گويند انقلاب فرزندان خويش را مي‎خورد... اين انقلاب نيست‏ ‏كه فرزندان خود را مي‎خورد، بلكه فرصت طلباني كه در گذشته مخالف‏ ‏انقلاب بوده اند، لباس عوض كرده و شعارهاي تند و افراطي در ظاهر به‏ ‏نفع انقلاب مي‎دهند؛ اينها هستند كه توده ها را فريب داده و فرزندان‏ ‏انقلاب را نابود مي‎كنند".

‏ ‏و اينك در بيست و نهمين سالگرد شهادت اين عزيز، راستي و صدق‏ ‏كلامش را در مي‎يابيم و با همه وجود مي‎فهميم و احساس مي‎كنيم .

‏ ‏محمد منتظري زماني اين حقايق را بيان مي‎كند كه آيت الله منتظري در‏ ‏جايگاه اجتماعي دومين شخصيت انقلاب است . او هنوز اهانت ها و‏ ‏برخوردهاي خشن دوران بركناري ايشان از قائم مقامي رهبري را نديده‏ ‏است.

‏ ‏محمد شاهد تهاجم هاي مكرر و تخريب هاي وحشيانه حسينيه شهدا‏ ‏در سال هاي 71 و 72 و 76 و به تعطيلي كشاندن درس هاي پدر نبوده‏ ‏است . او حصر خانگي و ناجوانمردانه 5 ساله پدر مظلوم و بيمار خود را‏ ‏نديد. وي هرگز يورش هاي شبانه و وحشيانه به بيت و دفتر پدر، همراه و‏ ‏مراد خود را شاهد نبود.

‏ ‏شهيد محمد هيچگاه شاهد سيل تهمت ها و افتراها و تبليغات سوء عليه‏ ‏آيت الله منتظري نبود. او فجايع و مصائب 25 خرداد و 30 خرداد 1388 را‏ ‏نديد. او جنايات كهريزك را مشاهده نكرد. او زندانيان بيگناه و‏ ‏دادگاه هاي فرمايشي طاغوت مآبانه را نديد.

‏ ‏محمد منتظري مرگ مظلومانه پدر را نديد. او شاهد نبود كه در‏ ‏حكومتي كه براي استقرارش سالياني دراز در كنار پدر و ديگر مبارزان‏ ‏راه آزادي محنت كشيد و خون دل خورد و شكنجه شد، شاگردان ناسپاس‏ ‏پدر حتي از برگزاري مراسم ختم براي پدرش جلوگيري كرده و در شام‏ ‏غريبانش ، دفتر و منزل او توسط ايادي و مأموران لباس شخصي حكومتي‏ ‏سنگباران مي‎شود.

‏ ‏او سه ماه و اندي پس از مرگ پدر، مرگ مادر رنجور و فداكار خويش‏ ‏را مشاهده نكرد. او نديد كه براي مادر سالخورده و رنج كشيده اش اجازه‏ ‏تشييع داده نمي شود; و متأسفانه عده اي از دوستان و عزيزان تنها به جرم‏ ‏حضور بر سر خاك آن مرحومه مظلومه دستگير و روانه زندان مي‎شوند.

‏ ‏شهيد محمد منتظري شاهد نبود كه فقط شش ماه پس از فاجعه مرگ‏ ‏پدر، يعني شخصيتي كه مبارزات و مجاهداتش در شكل گيري و پاگرفتن‏ ‏اين نظام نقشي بس موثر و كارساز داشت، در يك يورش وحشيانه شبانه‏ ‏و در حضور مسئولان حكومتي ، توسط افراد شناخته شده و معلوم الحال ،‏ ‏دفترش تخريب ، غارت و در نهايت پلمب مي‎شود.

‏ ‏او ناباورانه شاهد اين نبود كه محل سكونت خانواده اش توسط افراد‏ ‏مهاجم و با شعار حمايت از رهبري ، به وسيله سنگ و چوب و لگد مورد‏ ‏حمله قرار مي‎گيرد.

‏ ‏او نديد كه با سر دادن شعارهاي موهن و با شعارنويسي هايي بر در و‏ ‏ديوار، پدرش را و خانواده اش را منافق خواندند.

‏ ‏جاي بسي تأسف است كه در حكومت و نظامي كه ادعاي جمهوريت و‏ ‏اسلاميت را دارد، چنين اعمال مغاير با اصول اوليه شرع و انسانيت انجام‏ ‏مي‎شود; و متأسفانه همه اين زشتي ها و كجروي ها سكوت تأييد آميز‏ ‏مقامات حكومتي و حوزوي را به دنبال داشته است ; و وا اسفا، حوزه اي كه‏ ‏در سالياني دراز، با حفظ استقلال خود به عنوان سردمدار حركتهاي‏ ‏سياسي و اجتماعي ، ملجأ و پناهگاهي براي توده هاي رنج كشيده و‏ ‏مستضعف به حساب مي‎آمد اكنون در كمال ناباوري فقط نظاره گر است .

‏ ‏آري ، شهيد محمد منتظري اين بي مهري ها، اهانت ها، تجاوزات و‏ ‏انحرافات را شاهد نبود و آنگونه سخن مي‎گفت؛ گويي كه از پس پرده ‏پر ابهام زمان ، چنين روزگار غريبي را مي‎بيند.

‏ ‏و امروز با وجود جو حاكمي كه جز خشونت و ارعاب را نمي‌فهمد و‏ ‏نمي‌داند، و ملتي را سوگوار عزيزان از دست رفته و آمال تباه شده آنان‏ ‏كرده است، چگونه مي‎توان مراسم و يادبودي داشت و در مراسم عزاي آن‏ ‏عزيز به سوگ نشست؟! كه ما خود سالياني است بغض خويش‏ ‏فرو خورده ايم و داغ عزاداري آن عزيز را بر دل داريم و تكرار چندين باره‏ ‏تاريخ را شاهديم. ما غم سنگين حضرت علي(ع) و بغض فروخورده‏ ‏حضرت زينب (س) و وحشت و هراس فرزندان امام حسين (ع) را‏ ‏مي‎شناسيم؛ و امسال نيز همچون چند سال گذشته به منظور جلوگيري از‏ ‏آزار و اذيت افراد شركت كننده كه موجب شرمساري خانواده مي‎گردد، از‏ ‏برگزاري مراسم خودداري نموده و در كنار مردم آزاده ايران ، مانند گذشته‏ ‏و همچون پدر و فقيه و مرجع صبور و مظلوممان ، شكايت خويش به درگاه‏ ‏احديت مي‎بريم و براي ظهور ناجي مستضعفان دست به دعا‏ ‏برمي داريم.

‏ ‏
« ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا »

‏
‏پنجم تيرماه 1389‏

‏خانواده شهيد محمد منتظري